((ماء الشعیر یا فقّاع؟!!))
(آیا کاهش و حتی حذف الکل از آبجو (فقّاع) و تغییر نام آن به ماءالشعیر سبب حلال شدن آن می گردد؟)
مطلبی را که در ادامه میخوانید بر گرفته از کلام اهل بیت علیهم السلام است و قضاوت و عمل کردن به آن به عهده خواننده میباشد همانطور که در قران گفته شده : " لا اکراه فی الدین " ولی لازم به ذکر است که دین اسلام دین تسلیم است و ما نیز باید تابع دستورات اهل بیت علیهم السلام باشیم
((ماء الشعیر یا فقّاع؟!!))
(آیا کاهش و حتی حذف الکل از آبجو (فقّاع) و تغییر نام آن به ماءالشعیر سبب حلال شدن آن می گردد؟)
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله و الطاهرین
آنچه در نصوص روایات آل محمد علیهم السلام؛ از جملـه در باب های 27 و 28 ابواب اشربه محرمه وســائل الشیعه (جلد 17 ص 287-292) و باب های 19 و 20 همان ابواب مستدرک الـــوسائل (ج 17 ص 70-73) موجود است، تحریم صریح و شــــدید فقّاع و بعنوان نوعی خمر و خمر مجهول مطرح بودن آن، و ماننـــــد خمر (شراب)حد و تازیانه خوردن شارب آن، و بعلاوه کشتـن فروشنده آن مطرح می باشد. و با صراحت می فرمایند: و هـر گاه لباست با آن برخورد کرد، آن را شستشو ده.
و فقّـــاع که به فارسی به آن آبجو گفتــــــه می شود؛ در مجمع البحرین طریحی اینگونه معرفی می شود:
چیـــزی است که آشــــامیده میشود و فقــــط از عصـــــارۀ جــو (ماءالشعیر)گرفته می شـــود و مست کننده(تغییر دهنده عقل) نیست ولکن نهی از آن وارد گردیده؛ و گفته شده به دلیل کفی که در بالای آن قرار می گیرد فقّاع(کف دار) نامیده میشود.
و در تحفه حکیم در معرفی جو(شعیر) از جمله در تعـریف عصارۀ جو(ماءالشعیر) می گوید:
و آب مقشر مطبوخ آن بحـــدی که مهراً پخته باشــــد ماءالشعیر نامنــــد؛ یعنی ماءالشعیر(عصارۀ جو) عبـــارت از آب(صاف شده) حاصل از پختن شـــدید جوی پوست کنده تا حدی است که دانه های جو تکه تکه شوند.
و در همان کتاب در معرفی فقّاع از جمله می گوید:
نوعی از نبیذ است و مسکر(مسـت کننده = تغییر دهنده عقل) نیست.....
و در مستدرک الوســـائل ج 17 ص 72 از امام رضا علیه السلام، که می فرمایند:
و بدان که هر نوع از انواع نوشیدنی هایی که عقل را تغییر نمی دهند(مسکر نیستند)، باکی بر فراوان آشــامیدن آنها نیست، به غیر از فقّاع که به علتی غیر از این، صــــراحتاً از آن نهی گردیده است.
پس هم بر اساس لغت، و هم بر اساس طـــب، و هم طبق نص حـــدیث، اصولاً آبجو(فقّاع) مســـــت کننده و تغییر دهنــده عقل نیست و به علتی دیگر به شـــدت حرام شـده است، و چطــــور ممکن است امر غیر موجودی دلیل بر حرمت چیزی باشد؟!!
و ماءالشعیر یا عصــــــاره جویی که در طـــــب قدیم مطرح بوده، شباهتــــــی با آبجو(فقّاع) و آنچه که امروزه با نام ماءالشعیر به بازار عرضه می شود نداشته، و بلکه آب غلیضی بوده است که پس از جوشــــاندن شدید دانه های پوســــت کنده جو در آب تا حدی که دانه ها متــــلاشی می شوند و صاف کردن آن، حاصل می گردیده است. این عصاره در طـب سنتی دارای کاربرد طبی بوده و در مصارف سوء در برخی از طرق تهیه آبجو بکار می رفته است.
و آنچه که می تواند بعنوان علـــت کـــامل و یا لااقل یکی از علل اصلی حرمت شــدید این نوشابه غیر مســــکر مطرح باشد، این علت منصوص در فرمایش صریح مولایمان علی بن موسی الرضا علیه السلام در عیون اخبار الرضا ج 1 ص 314 در باب 29 حدیث 51 چاپ انتشارات پیام علمدار به سال 1388 می باشد، که می فرمایند:«اولین کس در اسلام که برایش آبجو درسـت شد، یزید بن معاویه که لعنت خداوند بر او باد در شام بود.
و در هنگامی که بر ســــر میز غذاخوریی بود که آنرا بر روی سر امام حسین علیه السلام قــرار داده بود، آن آبجو از برایش آورده شـــد. و او که لعنت خـــداوند از برایش باد، آغاز به آشامیدن آن نموده و به اصحــــابش می آشامانید، در حالی که مــــی گفت: بیاشامید که این نوشابه ای مبارک است؛ و اگر از برکــت آن جز این نبود که ما اولین کســی هستیم که آنرا برگرفتیم در حالیکه سر دشمنمان در پیش روی ماست، و میز غذا خوری مـا بر روی آن قرار داده شــــده، و ما در حالــــی آنــــرا می خوریـــــم کـــه نفس هایمان آرامش یافتـه و قلب هایمان در آسودگــــی و امان می باشد»؛کافی بود.
سپس امام رضا علیه السلام فرمــــودند: پس هــر کس کـــه از شیعیان ماست ، بایستی از آشــامیدن آبجو پرهیز و دوری کند، زیرا که آن از نوشابه های دشمنان ما می باشد، و هر کس این کار را انجام ندهد از ما نیست...
و اما برای روشنتر شدن امر،ذکر چند موضوع ضروری است:
الف ــ بر اساس لغت و احـــادیث معصومین علیهم السلام در رد قیاس و از جمله حدیث مذکور در بنـــد ج همین مجموعه، قیاس به معنــــای نتیجه گرفتن حکمی از حکم دیگر بر اســـاس موارد مشــــابه آن و یا تغییــــر یک حکم بدلیــــــل استنباط علت از آن می باشد. که اصطلاحاً به نوع اخیر قیاس، قیاس مستنبط العلّة گفته مـــــی شود. و هرگاه ذکر و استخراج علت بــدون ارتباط با موضوع باشد، طبق اصطلاح خود اهل قیاس، قیاس مزبور نوعی قیاس مع الفارق می باشد
ب ــ در احادیث فراوانی از کتب معتبر شیعه قیـاس در دین بدون استثناءی نوع خـــاصی از آن(جز در شرایطـــی که تقیّه بودن آن واضح است) به شــــدت ممنـوع بوده و از جمله در کتــــاب علل الشرایع ج 1 ص 62 امام صادق صلوات الله علیه در بخشــــی از حدیثی طولانی می فرمایند: و خداوند به عزّتش قسم خورد که احدی در دینش قیاس نکند مگر آنکه او را با دشمنش ابلیش در پائین ترین درک آتش همنشین گرداند.
ج ــ و در کتـــاب کافی ج 1 ص 57 حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می فرمایند: شما را با قیاس چه کار اســت، البته که از خداوند سوال نمی شود که چگونه حلال و چـــــگونه حرام کرده است.
که در این کلام معنای قیاس و مردود بودن قیاس مستنبط العلّة خاصتاً به صراحت ذکر می شود.
د ــ و قیاس مع الفارق در نزد خود اهل قیاس نیز مردود است.
حال کسی که می خواهد حکم حرمت آبجــو را با استنباط دلیل حرمت آن را تغییر دهد، جـــز این اســــت که به قیـاس مستنبط العلّة دچار شده است؟ و هرگاه علــت را امری غیر موجود یعنی مســت کنندگی آبجــــو استنباط کند، جز این اسـت که به دلیل بی ربط بودن موضوع حتی از لحاظ خود اهل قیـاس نیز به قیاس مع الفارق مبتلا شده است؟
آری کسانی که حکم حرمت این حرام مسلّم الهی را تغییر می دهنـــد، بر خلاف نصوص و بر خلاف واقع علت حرمـــت را مسکر بودن این نوشــابه حرام غیر مسکــر، و آنرا مربوط به درصد اندک الکل موجود در آن اعلام کرده، و بر اسـاس این قیاس مع الفارق چنین استدلال می کنند که هر گاه در مراحل ســـاخت آن تولید همین مقدار اندک الکل را متوقف کنند، آبجوی آنها حلال گشتـه و می تواند با نام ماءالشعیــر به بازار عرضه گردیده و آشـــامیده شــــود، در حالیکه طبق آنچـــه که توضیح داده شـــد بطلان این استدلال و فاسد بودن آن بسیار واضح بوده و حلال و حرام الهی با این رأی و قیاسها تغییر نمی یابد.
مضافاً بر اینکه استدلال و قیـــاس فوق با وجود باطل بودن آن باز بر این فرض استوار اســـت که درصــــد الکل در آبجو به حد صفر برسد، در حالیکه بر اسـاس اندازه گیریهای دقیق امـــروزی، و از جمله آنالیز پنج نمونه از به اصطلاح ماء الشعیــــرهای موجود در بازار ایران در یکی از دانشکده های معتبر توســــط دستگاه جی سی(که گزارش آن موجود است) هرگــز این درصد در مورد هیچ یک از انواع موجود، صفر نبوده است. و امام صادق علیه السلام در حدیث ام خالد عبـــدیه در کافی ج6 ص413، هنگامی کـــه از ایشان در مورد مداوای با نبیذ(نوعی نوشابه مسکر) می پرسد، حتی قطـــره ای از آنرا اجــازه نداده و در آخر حدیث ســـه مرتبه می فرمایند که: آن مقــدار(از آن) که میل ســـرمه را تر می کند خم بزرگی از آب را نجس می نماید، و در ص408 همان کتاب در حدیثی از قول رسول خدا صل الله و علیه و آله مـی فرمایند: هر چیز که مقدار زیاد آن مســت کننده باشد، اندکی از آن نیز حرام است.
پس حرمــــت این حرام الهی کما کان باقی بـــــوده و با قیاس و نظریه ای از بین نمی رود، و آنچـــــه که امروزه با عناوینــــــی از قبیل؛ماءالشعیــــر، آبجوی بــــدون الکل، و آبجوی اسلامی، و با نامهای مختلف به بازار مسلمین عرضــه می شود، و طبق آنچه که از جمله در مقالۀ ــ تولید وساخت ماءالشعیــــــر ــ در سایت ایران سلامــــت در تاریخ 9/9/1386 درج گــــردیده است، مراحل ساخت آن با اندکی اختلاف ماننـــد سایر آبجوها بوده و از جمله پس از عصاره گیری مقداری جوشانده می شـود؛ در واقع همان فقّاع یا آبجو می باشد. وکســـی که بر دین خویش می ترسد و از پروردگار خویش خشیّت دارد و از برای آخرت خود نگران است، بایستی از این نوشابۀ یزیدیان دوری و پرهیز کند.
والسلام علیکم ورحمةالله و برکاته
بسیار جالب بود . ان شاءالله که روشنفکری بشود و مردم از خواب غفلت بیرون بیایند و حداقل نگاهی به احادیث بیندازند . بفهمند در آخرالزمان حلال خدا حرام و حرام خدا حلال میشود................ خدایا ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) را هر زودتر نزدیک بفرما و حضرت را به فریادمان برسان
دستت درد نکنه جالب بود
داداش خدا خیرت بده
من این مطلب رو در شبکه فدک از علامه یاسر الحبیب شنیدم و اومدم مقاله شما رو خودندم
اجرت با حضرت ولی عصر